دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

یا ودود ....««««««««« دو داستان عمیقا فلسفی »»»»»»»»»..... *****************داستان شماره ۱ فرض بفرمایید با یک گروه ۱۵-۱۶ نفری از دوستان توی یک رستوران نشستید . بعد از کلی سر و صدا و شلوغ بازی سفارش غذا میدین و بالاخره غذاهاتون رو میارن و همه مشغول میشید . (حالا خوب حواستون رو جمع کنید چون قسمت خوشمزه قصه داره شروع میشه .) یکی از بچه ها دیرتر رسیده و هنوز غذاش رو نیاوردن . دلبرتون که کنار دستتون نشسته یک تیکه از غذاش رو میگذاره برای اون رفیقتون . شما منتظرین که این لطف الهی شامل حال شما هم بشه ؛ چون همیشه رسمتون این بوده که دو تا غذای متفاوت سفارش بدید و بعد با هم تقسیم کنید . حتی این بار هم وقت سفارش دادن غذاها همین تصمیم رو باهم مطرح کردید . اما خبری نیست که نیست . یه تکه از غذاتون رو توی بشقابش می گذارید . اون تشکر میکنه و بعد مشغول میشه به بریدن یه تکه از غذاش . خوشحال میشید و به خودتون میگید : آره ؛ ایـــــنه !!!!!!!! اما خیلی جالبه که می بینید دلبرتون غذا رو گذاشت توی بشفاب یکی دیگه از دوستاتون که جلوی شما نشسته و یک برش از پیتزای اون برداشت . بعدش هم یآ مشغول صحبت با بقیه میشه و یا نگران اینه که چرا غذای اون یکی رفیقتون رو نیاوردن . خلاصه غذاش هم تموم میشه و انگار نه انگار که شما هم تشریفتون رو اونجا داشتین !!!!!!!!!!!!!!!!! حالا خوشمزه ترش چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینه که کلی دلخور میشه که برای چی از دستش ناراحت شدین ؟ ***** نتیجه گیری منطقی ۱: واقعا که ما مردا عجب موجودات پرتوقع و بی منطقی تشریف داریم هــــــــــــــا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
**** داستان شماره ۲ باز با همون جمع ۱۵-۱۶ نفری توی خونه یکی از بچه ها جمع شدید . وقت سفارش غذاست و شما مجبور میشید بنا به درخواست دلبرتون و بر اساس مصلحتی؛ از خیر غذای مورد علاقتون بگذرید و یه چیز مزخرف سفارش بدید. جماعت نسوان حاضر در مجلس این حرکت شمارو نه ناشی از میزان علاقه به دلبرتون ؛ که نشانه سیاستمداری شما اعلام میکنن . کمی بعد هم یک بحث فمینیستی در میگیره و این نظریه مطرح میشه که بر اساس یک نظرسنجی در آمریکا خانمهای آمریکایی اعتقاد دارن که آقایون کلا در دو گروه قرار میگیرن . یک دسته که ظالم هستن و به زنهاشون ظلم میکنن . و دسته دوم که احمق هستن . یعنی اگه مردی باشه که به زنش ظلم نمیکنه به دلیل حماقتشه و لاغیر . خلاصه اظهار نظرها شروع میشه و نوبت به دلبر شما میرسه . شما یقین دارید که ایشون از شما دفاع میکنه و میگه که شما در این تقسیم بندی جا ندارید . ولی خیلی جالبه که عزیز خانوم نه تنها اعتراض نداره ؛ که از همه مدعی تره !!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ با خودتون کلنجار میرید و سعی میکنید رابطه رو مرور کنید و ببینید چه ظلمی در حقش کردید ؟ ولی چیزی یادتون نمیاد . پس اگه ظلم نکردید که قاعدتا باید احمق باشید دیگه !!!!!!! یعنی گزینه دیگه ای نیست . باز با خودتون فکر میکنید . خیلی بهتون زور اومده . سعی می کنید یه جوری خودتون رو قانع کنید . میگید خوب حتما حق داره ؛ شاید یه جایی یه ظلمی کردی و حالا خودت یادت نیست . ( به هرحال ظالم بودن از احمق بودن خیلی قابل تحمل تره !!!!!!! ) خلاصه از مهمونی که میزنید بیرون ازش میپرسید : من تا حالا چه ظلمی در حقت کردم ؟ جواب : هیچی . می پرسید : تا حالا نامردی بهت کردم ؟ جواب : نه ؛ چرا این سوالو میکنی ؟باز می پرسید : شده تا به حال احساس کنی به فکرت نیستم یا به چیزی که برات مهمه بی توجهی می کنم ؟ جواب : نـــــه !؟ بهش می گید پس با این حساب من طبق نظر شما ظالم نیستم و قاعدتا جزو احقها طبقه بندی میشم . جوابی که می شنوید خیلی جالبه : نه به نظر من تو احمق نیستی ؛ من فقط در مورد مردها به طور کلی حرف می زدم . حالا تو چرا ناراحت شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟ نتیجه گیری منطقی ۲: واقعا که ما مردها خیلی نازک نارنجی هستیم هــــــــــــــــا ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!! نتیجه گیری فلسفی ۱ و ۲: خودتون یه نتیجه ای بگیرید دیگه ؛ همه چی رو که من نباید براتون بگم . یا حق همراه
دوشنبه 05 مرداد 1383 در ساعت 8:37pm
نظرات 1 + ارسال نظر
بهرام یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:34 ب.ظ http://Dokhtarankimiagar.blogsky.com

سلام دوست خوبم
می خواستم تو رو توی یه تجارت بزرگ شریک کنم این کار اصلا ضرر نداره به امتحانش هم می ارزه فقط برو ببین اگه حال کردی عضو شو
WWW.IranBIN.Com
باید عضو شی قبلش هر چی دوست داشتی بدونی رو در قسمت عضویت ویژه بخون اگه شناسه معرف خواستی مال من هست
ALSH102809001
با من تماس بگیر!
ممنون
ID من A_Businessman_From_Iran

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد