دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

مرغ وحشی را چه به بام ؟
مرغ وحشی جاش تو دشت و دمنه !!
روی یک بام بشینه خفه میشه !
مرغ دلت را پر بده سوی همون دشت و دمن .
اون باید لانه ای روی ابرها پیدا کنه که یک جا نمونه !
مرغ وحشی همون بهتر که طرف بامی نیاد که گند میزنه به هر چه بامه ...
می دونی چرا این مرغ وحشی رنجید ؟
چون نفهمید جاش روی بام نیست . اومد و همه چی را خراب کرد ....
تقصیر بام نبود که خودش بود . تقصیر اون مرغ وحشی بود که نفهمید جاش کجاست...
دیگه هیچ اصراری برای حضورش ندارم .
فقط امیدوارم این مرغ وحشی ییک روز اسیر دام صیادی نشه که بیارتش تو قفس و از روزمرگی دق کنه ...
ولی بدون که اگه دین اینه و مسیر اینه که تو میری ..
نه دینش را می خوام و نه مسیرشو...
فکر می کنم تو این مسیر یک چیزایی از تعادل بهم گفته بودند و یک چیزایی از اهمیت خانواده .
برو به سلامت که تقدیر مرغ وحشی تنهاییه و ناله های حق هوی شباش ...
ولی امیدوارم باور نکنی که این تنهایی موهبتیست که بهت داده شده ...
نه این مکافات اعمالته ....

نظرات 1 + ارسال نظر
hajieh یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:15 ب.ظ http://www.hajieh.blogsky.com

salam
omidvaram hamisheh dar veblognevisi va zendegi movafag bashid

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد