من کلا از ادمهای چشم سبز زیاد خوشم نمیاد در حقیقت نمیتونم در کنارشون احساس راحتی کنم ! دیروز یک تفسیری از چشم در شعرهای حافظ شنیدم که می گفت چشم سیاه در اشعار حافظ استعاره از رازداری و پرده پوشی است و کلی تعریف و تمجید از چشم سیاه و این حرفها . بعدش توی یک کتاب که داستانهای عامیانه را بررسی کرده بود در مذمت چشم سبز کلی چیز خوندم والبته تا این زمان از چشم ابی و قهوه ای اطلاعاتی بدست نیاوردم !!!
شب که طبق معمول داشتیم با دوستم اطلاعات جدید را رد و بدل می کردیم تمام این حرفها را بهش گفتم و بعدش هم نظر خودم را در باره افرادی که چشمهای روشن دارند گفتم و اضافه کردم اصلا ارتباط برقرار کردن با اونها برام سخته و ادمهای قابل اعتمادی نیستند !!
خیلی جدی گفت که مطمئنی ؟
منم با جدیت کامل گفتم اره من اصلا با این ادمها مشکل دارم و فکر هم می کنم دیگران هم همینطور باشند!
گفتش خوب دختر خوب اینجوری دلیل تمام خوددرگیریهات مشخص میشه و مهمتر از اون ؛دلیل اینکه دیگران با تو ارتباط برقرار نمی کنند معلوم شد!!
گفتم چرا ؟
گفت بدنیست یک کمی بادقت تو اینه نگاه کنی دختر حواس جمع ! اگه همه بخواهند از روی ظاهرت مثل خودت قضاوت کنند هیچ کس با ادمی که چشمهاش مثل تو سبز باشه رفت و امد نمی کنه!!!
از اون جایی که بطور کلی بنده تافته جدابافته هستم رنگ سبز چشمهای من یک سبز دیگه است !
ولی جدی شما فکر می کنید ظاهر افراد چقدر در رفتار شما با اونها تاثیر دارد؟ |