من نمی فهمم چرا خدا از میان هرچی که می خوام دم دست ترینشو انتخاب می کنه و بهم می ده ! شاید باید تو ارزوهام و خواسته هام دقت بیشتر بکنم.شاید به اونهایی که کمی عمیقتره برسه! جالبیش اینجاست که از بین اینهمه ارزوهای عجیب قریب یا اونهایی براورده میشه که واقعا اهمیتی ندارند و من خودم هم فراموششون کرده ام ویا اونهایی که به صلاح من نیستند و بعد از براورده شدن پوست منو می کنند و به غلط کردن میافتم.مثلا خیلی وقت پیش داشتم فکر می کردم چه خوب بود که اهنگهای هایده را داشتم . از وقتی کامپیوترم را گرفته بودم وقت نکرده بودم به همه هاردش سر بزنم ببینم چی ریختند توش. و وقتی فولدر موسیقیش را باز کردم اولیش مجموعه اهنگهای هایده بود.! ولی خوبیه هردوشون اینه که دلم را برای لحظاتی هرچند کوچک پر از شادی می کنند! خدایا ازت متشکرم. امروز ازون روزها بود که همش داشتم از خودم سرزنش میشنیدم ولی اصلا به روم نمیاوردم .دیگه همه غرغرها که قابل گوش دادن نیست هرچند کلیش به حق بود ولی بد موقعی را انتخاب کرده بودم تا خودمو ادم کنم. رو دندش نبودم.