دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

دروغ ممنوع

بیایید صادق باشیم...

بار خدایا !

دستم خالیست و دلم خالیتر .

از سر وظیفه در جلوی تو می ایستم بدون انکه به یاد بیاورم همه جا ملک توست و در همه حال شاهد و ناظری.

دل شکسته ای دارم که می عشق در ان نماند و زنگار بسته که  می دانم هیچ در ان تاب نیارد و بار خدایا !

به امید فضل تو دل خالی شکسته ام را همچون کاسه گدایان در دستهای خالیترم می گیرم و روبه سوی تو می کنم .

چراکه هیچ ندارم که قابل عرضه به تو باشد و لایق بندگی و شکر اینهمه نعمت  که به من دادی وشاید  بر حسب وظیفه می گویم دوستت دارم تا توفیق لایروبی این دل زنگار زده را به من دهی و بارقه های عشق تو دلم را گرم کند.

میدانم که عشق تو در دلم مدفون شده و باید تلاش کنم تا با زدودن غمها و کینه ها ان موهبت را از محبس خود بیرون آورم که همه همه این کارها به توفیق تو نیاز دارد .

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:33 ب.ظ http://2561904.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد